داستان پندآموز کوتاه

ساخت وبلاگ

داستان پندآموز کوتاه

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2017/08/dastan-kotah.jpg

مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود
و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود.
هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌شد
تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد.
وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد.
ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود
و مسافران از خطر غرق شدن رهایی یابند.
آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت.
در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مَبَر..تا خیک خیک نریزی..!!

.

[ مطالب مرتبط با این موضوع ]

به اشتراک بگذارید »

اس ام اس کده...
ما را در سایت اس ام اس کده دنبال می کنید

برچسب : داستان,پندآموز,کوتاه, نویسنده : استخدام کار smskadeh بازدید : 242 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 19:46